بیا ای دل دوباره ، پر بگیریم | سراغ قبر پیغمبر بگیریم |
بیا نالۀ جانسوز زهرا | طناب از بازوی ، حیدر بگیریم |
به یاد آن سکوت ، سخت مولا | سر خود را کنار ، در بگیریم |
استاندارد
بیا ای دل دوباره ، پر بگیریم | سراغ قبر پیغمبر بگیریم |
بیا نالۀ جانسوز زهرا | طناب از بازوی ، حیدر بگیریم |
به یاد آن سکوت ، سخت مولا | سر خود را کنار ، در بگیریم |
فاطمه ، آرامش روح و روان | زیور و آسایش ، افلاکیان |
فاطمه ، یعنی چراغ ، انس و جان | عِطر روح انگیز ، گلبانگ اذان |
فاطمه ، یعنی فراتر از بشر | گَرد زیر مَقدَمَش ، شمس و قمر |
فاطمه ، کفو وصّی و هم ، ولی | مرحم ، آه جانسوز ، علی |
دیده آبستن یاقوت ، به عشق زهراست | دل همه فاطمه گوید ، پی مشق زهرا است |
عقل ، حیران شد ، در صبر و سکوت مولا | بوستان سینهام ، فاتح عشق زهرا است |
زهرای من ، قربان پهلوی شکستهات | جانم فدای محسن ، در خون نشستهات |
جان علی ، لب باز کن ، زهرای مظلوم | زینب ، چرا تنها در محمل نشسته است |
بیبی ، چه شد دندان پیغمبر شکستند | فرق علی ، بیبی ، چرا دستمال بستهات |
ببار اشک ، خوشه خوشه ، دسته دسته | عدو پهلوی زهرایم ، شکسته |
بیا ، ای دیدۀ دریایی من | بسوز ، ای سینۀ ، صحرایی من |
چه کردند ، یا رسول الله ، با ما | دلم ، زین روزگار ، بسیار خسته |
وای من و وای من و وای من | وای من و شعله و شبهای من |
شعله شرر ، بر دل من میزند | شرر به گلزار و چمن میزند |
به سر و یاس و یاسمن میزند | وای من و وای من و وای من |
بهارستان دین حق ، خزان شد | گمانم آفرینش ، نیمه جان شد |
عزادار عطرِ ، یاس هستی | تمام آفرینش ، ناگهان شد |
ز داغ زیورِ ، زیبای هستی | قد رعنای زهرا ، چون کمان شد |
اشک من همراز زیبای منی | آه من همرنگ گلهای منی |
روز میلاد عزیز مصطفی است | چون کلامی بین لبهای منی |
جان زهرا مهلتی ای اشک من | بنگرم گل شد صفا بخش چمن |
آفرینِش شد چمنزار وجود | آفرینَش گفت سردارِ سجود |
آسمان بقیع میخندید | به روی رو سیاه من امشب |
قیرگون و پُر از ستاره و صاف | آسمان بود چاه من امشب |
مِی، مِی فروش و جامی بود | زیر دستش نگاه من امشب |